دیدم غمت ای دلبر، ای کاش نمی دیدم
تنهایی و بی یاور، ای کاش نمی دیدم
دنبال تو تا گودال، من آمدم و دیدم
بالای سرت مادر، ای کاش نمی دیدم
وقتی که برون شد خصم، از مقتل تو دیدم
خون می چکد از خنجر، ای کاش نمی دیدم
از نیزه به روی خاک ،دیدم سر تو افتاد
در زیر سم لشکر ،ای کاش نمی دیدم
دیدم که به دنبالت، با کاسه ی پر آبی
هر سوی دود دختر، ای کاش نمی دیدم
در نیمه ی شب دیدم، در پیش نگاه تو
یک دختر بی معجر ،ای کاش نمی دیدم
ای وای چه بی رحمند ،انگشت تو را بردند
تنها پی انگشتر، ای کاش نمی دیدم
من آمده بودم تا، لبهای ترا بوسم
دیدم که نداری سر، ای کاش نمی دیدم
برخیز ببین دعواست، در بین سپهداران
بهر سر آب آور، ای کاش نمی دیدم
برخیز خودت دیگر، چشمان ربابت گیر
بر نیزه شده اصغر، ای کاش نمی دیدم
موضوعات مرتبط: اشعار و نوحه ها و روضه ها ، ،
برچسبها:
تاريخ : جمعه 26 مهر 1392برچسب:متن نوح،حسينيه ثارالله كهنوج،حسينيه ثارالله وزيريها, | 22:37 | نویسنده : مرتضي وزيري | نظر بدهید


















































لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید